اسکیت بازی
امروز خاله اومد خونمون به مامانم گفت بریم بیرون. من خواب بودم مامانی لباسام پوشید ولی انگار نه انگار بیدار نشدم بعدش اشکان گفت می خوام برم اسکیت بازی کنم. همه با هم رفتیم بیرون. من که خواب بودم با مامانی تو ماشین موندم. بعدش خاله و اشکان رفتن کلی بازی کردن. ...
نویسنده :
khale joon
8:26